حسن خلیلآبادی در گفتوگو با ماهنامه شورایاران مطرح کرد:
سیمان تهران و پالایشگاه تندگویان دو تهدید جدی محیط زیست ری
تاریخ انتشار:چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۷
اگر آثار تاریخی و تاریخ تهران به دو سه قرن قبل بازمیگردد، «شهرری» تاریخی چندهزار ساله دارد. بسیاری این شهر را به واسطه حضور حرم شاهعبدالعظیم میشناسند اما «ری» تاریخی طولانیتر دارد. تاریخی به بلندای تاریخ ایران و بر اساس آنچه گفته میشود دو بار ری با زلزله در زمین فرورفته است و اگر روزی اکتشافاتی در این زمینه صورت گیرد، شاید این شهر به بزرگترین مرکز گردشگری و تاریخی ایران تبدیل شود.
اگر آثار تاریخی و تاریخ تهران به دو سه قرن قبل بازمیگردد، «شهرری» تاریخی چندهزار ساله دارد. بسیاری این شهر را به واسطه حضور حرم شاهعبدالعظیم میشناسند اما «ری» تاریخی طولانیتر دارد. تاریخی به بلندای تاریخ ایران و بر اساس آنچه گفته میشود دو بار ری با زلزله در زمین فرورفته است و اگر روزی اکتشافاتی در این زمینه صورت گیرد، شاید این شهر به بزرگترین مرکز گردشگری و تاریخی ایران تبدیل شود. ری با تمام آثار طبیعی و تاریخیاش با چالشهای عظیمی ازجمله مساله آلایندگیهای زیست محیطی روبهرو است. کارخانه سیمان تهران، مجتمعهای صنعتی پیرامونی، پتروشیمیها، پالایشگاهها و نیروگاهها چنان این شهر تاریخی را محاصره کرده که گویا طنابی بر گردن این شهر افکندهاند تا دودمانش را سر بریده و ری را به واسطه امکانات فراوانش به شهرکی صنعتی تبدیل کنند. سالهاست که کارخانه سیمان تهران آلاینده به حلقوم مردم میریزد و پالایشگاه تندگویان یکی پس از دیگری روستاها و شهرکهای پیرامونی را به کام مرگ میکشاند. برای بررسی شرایط زیستمحیطی شهرری با «حسن خلیلآبادی»، عضو شورای شهر تهران که خود را بیش از نماینده ری در پارلمان تهران و شورایاری، معلم میداند به گفتوگو پرداختیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
از شرایط زیستمحیطی و واحدهای آینده شاه عبدالعظیم چه خبرهایی دارید؟
منطقه 20 و به عبارت بهتر در شهرستان ری نگاه توسعه پایدار وجود ندارد. از این رو، واحدهای آلاینده محیط زیست در مقیاس بزرگ و کوچک در شهرری وجود دارد که نشان از رویکردی است که در طول صد سال گذشته به شهرری وجود داشته و آن را حیات خلوت پایتخت دانسته و هر آنچه را شامل صنایع آلاینده است به پیرامون تهران یعنی شهرری و منطقه 20 منتقل کردهاند. رویکردی که کاملا ضد توسعهای است. زیرا هر آنچه صنایع آلاینده بوده به شهری ری کوچ دادهاند آنهم در شرایطی که ری همواره جمعیت قابل توجهی داشته و ازجمله مراکز مهم در ایران از نظر تاریخی بوده است. مساله به 40 سال گذشته باز نمی گردد؛ اتفاقاً پایه احداث صنایع آلاینده به دوران پهلوی اول و دوم برمیگردد. همواره کارخانه سیمان تهران را نماد آلایندگی ری و حتی تهران معرفی کردهاند. حال این که از نظر من کارخانه سیمان یکی از آلایندههای کانونی شهرری است. این کارخانه سیمان در کنار دو پالایشگاه بزرگ کارخانههای آلاینده مانند کارخانه تولید کاشی و سرامیک آلودگی به حلقوم شهروندان وارد میکند. البته در سالهای گذشته کارخانه تولید سیمان در پی درخواست مردم تعطیل شد و اکنون نیز تلاش میکنیم که این کارخانه را تبدیل به موزه کنیم. موزه صنعت در این کارخانه راهاندازی خواهد شد و امیدواریم شهرداری در این زمینه همکاری کند تا سیمان ری به موقعیت گردشگری در جنوب تهران تبدیل شود.
درگذشته برخی اخبار مبنی بر تعطیلی کارخانه سیمان تهران شنیده شد و گویا واحدهایی از آن نیز تعطیل شد. این کارخانه چه شرایطی را برای ساکنان ری به وجود آورده است؟
بله مهمترین واحد آلاینده که به ری نزدیک است، همین کارخانه سیمان تهران است. برخی از واحدهای آن تعطیل شد و برخی از واحدهای دیگر آن که در حال فعالیت هستند و آلایندگی بالایی دارند. سیمان تهران فقط آلایندگی ندارد، آثار طبیعی تهران نیز توسط این واحد آلاینده درحال نابودی است. مدیران این کارخانه به صراحت اعلام کردهاند که در فصل سرما مازوت مصرف میکنند. مازوت نیز پستترین سوخت است که آلایندگی فراوانی دارد. بارها رایزنیهای زیادی برای توقف فعالیت این واحد صنعتی آلاینده صورت گرفته است اما همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد. البته نیروگاه گازی باقرشهر نیز سطحی از آلایندگی را به هوای ری تزریق میکند اما کارخانه سیمان تهران، آلاینده و نیز آزاردهنده است و هم تخریبگر محیط زیست و منظره طبیعی چندهزارساله شهرری است. آثار تاریخی شهرری در اثراقدامات این کارخانه در معرض مستقیم تخریب قرار دارد. جانمایی سیمان تهران بر ارتفاعات پل شهربانو صورت گرفته است که یکی از بلندیهای طبیعی با زیستگاه حیوانات مختلف و گیاهان گوناگون دارویی و غیردارویی است. شهر تاریخی ری دو بار در کوهپایه این کوه شکل گرفته و هر دو بار با زلزلهها زیرخاک رفته است. هماکنون دراطراف کوه بی بی شهربانو دو شهر بزرگ ری مدفون است و اگر این دو شهر از زیرزمین بیرون بیاید تبدیل به مرکز گردشگری مهمی خواهد شد.
تخریب کوه چیزی نیست که به سادگی بتوان از کنار آن عبور کرد، فارغ از اینکه این کارخانه باید تعطیل شود نمیتوان مواد اولیه آن را از جایی تهیه کرد تا کوه بیبی شهربانو تخریب نشود؟
این که کوه تخریب شود، وحشتناک است. شاید بتوان آبخوانهایی را که بر اساس برداشت غیرمجاز تخلیه میشود را احیا کرد اما چگونه میتوان کوه که منظر طبیعی و خدادادی است، احیا کرد. در دنیا این روش که از کوه برداشت شود و حاصل برداشت به سیمان تبدیل شود، منسوخ شده است. سه بنای تاریخی ثبت شده هماکنون در کوه بیبی شهربانو وجود دارد که بقعه بیبی شهربانو یکی از آنهاست با تخریب کوه این سه میراث ثبت شده در معرض آسیب جدی قرار میگیرند.
شما اعلام کرده بودید که کارخانه سیمان تهران 190 روز در سال مازوت میسوزاند. در خصوص این موضوع توضیح دهید.
این واحد آلایندگی زیادی برای شهرری دارد. آلایندگی هم آنقدر زیاد است که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد. بنده نیز این موضوع را در جراید اعلام کردم، ضمن این که این واحد آلاینده است و در فصل سرما نیز مازوت که سوختی بیکیفیت است، میسوزاند اما سیمان تهران از بنده شکایت کرده که چرا اعلام کردهام سیمان تهران 190 روز مازوت میسوزاند! درحالی که کارخانه 10 روز مازوتسوزی دارد. بنده نیز برحسب این شکایت به دادگاه رسانه مراجعه کردهام. خلیلآبادی نماینده مردم ری است و چارهای جز فریاد زدن در مورد این واحد آلاینده ندارد. اما بحث اینجاست که سیمان تهران به میراث طبیعی و تاریخی ری آسیب جدی وارد میکند حال آنها شاکی هم میشوند!
من یک بار از کنار این کارخانه سیمان رد شدم و احساس کردم که این کارخانه میدان جنگ است. صدای انفجار هراس بر دل هرکسی میاندازد که نمیداند این کارخانه چگونه کوه را سوراخ و تخریب میکند؛علت چیست؟
(خنده) بله آن صدا صدای انفجار کوه زبان بسته بیبی شهربانو با مواد منفجره است. کوه را تخریب میکنند تا خوراک برای کارخانه پدید آورند. شهروندانی که اطراف این کوه سکنی گزیدهاند، همواره با صدای این انفجارها آشنا هستند. تنها هم صدا نیست! لرزههای مختلفی هم از این انفجارها پدید میآید حتی چند باری هم که تهران و ری در طول سالهای گذشته بر اثر زلزله لرزیده است، شهروندان اطراف این کارخانه فکر کردند که انفجارها طبیعی و مدلول این کارخانه است. حالا فکر کنید که خدای نکرده روزی فرا برسد که گسل ری بلرزد و مردم فکر کنند که لرزشها ناشی از انفجار سیمان ری است. آن گاه از خانههای خود خارج نشوند و سقف خانه بر اثر زلزله بر سر آنها آوار شود.
«ری» نگین و قبله تهران است. بعید است اگر روزی گردشگری و جهانگردی در ایران راه بیافتد ری از ثمرات آن بیبهره باشد. واحدهای آلاینده تا چه میزان میتوانند «ری گردی» و صنعت توریسم را تحتالشعاع قرار دهند؟
آلایندگی کارخانه ری سر جای خود، این واحد، تخریبگر آثار تاریخی ری است. ضمن این که ماشینهای معدن و کمپرسیهای زیادی به خاطر این واحد در اطراف ری رفت و آمد میکنند که این مورد نیز خود مؤید آلایندگی هواست. ترافیک ناشی از این وسایل حمل بارچهره ری را زشت کرده است. این درحالی که است که بقعه بیبی شهربانو و حرم شاهعبدالعظیم، ضمن این که زوار داخلی را به ری میکشاند از کشورهای اطراف مانند هند، پاکستان و عراق و حتی از اروپا نیز توریستهایی برای زیارت هدیه میآورند. گردگشگری در ری به شدت جای گسترش دارد و حتی گسترش گردشگر میتواند نفع اقتصادی برای کل شهر تهران به همراه داشته باشد. وجود کارخانه سیمان مانع توسعه گردشگری در کوه بیبی شهربانوست.
سیمان تهران واحدی آلاینده است حال سازمان محیط زیست چرا پا به میان نمیگذارد تا نسبت به انتقال این کارخانه و یا استانداردسازی آن اقداماتی انجام دهد؟
سازمان محیط زیست مصیبت عظیم اهالی ری است. زیرا این سازمان اخیرا مجوز راهاندازی یکی از واحدهایی را که درگذشته از مدار تولید خارج شده بود، صادرکرده است! ساز و دهل آورده بودند و سلام و صلوات سر میدادند که یک واحد از واحدهای سیمان ری راهاندازی شده است. سازمان محیط زیست باید بالاترین سطح حساسیت را نسبت به فعالیت کارخانهها در درون شهر داشته باشد اما مسئولان این سازمان در بریدن روبان واحد تعطیل شده سیمان از مدیران سیمان ری سبقت میگرفتند. چنین اقداماتی اخلاقی نیست. اقدام این آقایان مثل این است که پاپ در یک مراسم غیردینی حاضر شود. آیا این مورد اخلاقا مورد پذیرش است؟ مساله پیچیده تر از این حرفهاست یکی از آقایان که مسئولیت مهمی در امور محیط زیستی دارد، اعلام کرده چون مازوت زیادی تولید کردیم جا برای انبار آن نداشتیم. درنتیجه آن را به واحدهایی که قدرت سوزاندن آن را داشتند، دادیم تا انبارهایمان خالی شود این تحلیل یعنی چه؟ دولت روحانی این همه هزینه صرف بهداشت و درمان مردم کرده و به آن هم میبالد آنگاه عزیزان چون انبار ذخیره مازوت ندارند دستور مصرف آن را به نیروگاهها، آن هم نیروگاههایی که در دل شهر فعال هستند، صادر میکنند! خوب تکلیف ریههای مردم چه میشود؟ نگاه توسعهای در میان برخی مدیران محیط زیستی نگاه غیرحرفهای وغیرکارشناسانه است. چرا این نگاه باید بر سازمان محیط زیست حاکم باشد؟
سازمان مجوز فعالیت را احتمالا با نصب فیلتر صادر نکرده است؟
بله اتفاقا اعلام میکنند که چون فیلتر پیشرفتهای بر سرآلایندهها نصب شده مجوز فعالیت را صادر کردهایم. بنده هم این استدلال را قبول دارم. فیلترهم خروجی دودکشهای این کارخانهها را کنترل میکند اما آیا ماشینهای فرسوده و گازوئیلسوز آلایندگی به گلوی مردم نمیریزد؟ انفجار کوه، خاک به هوای ری منتقل نمیکند؟ آلایندگی صوتی ناشی از انفجار کوه با فیلتر قابل کنترل است؟ کارخانه سیمان تهران درحال تخریب میراث طبیعی شهرری است. آیا با فیلتراسیون میتوان جلوی تخریب کوه را گرفت؟ چرا با روح و روان مردم بازی میکنید؟ اگر بخش خصوصی میخواست این واحد را راهاندازی کند به هیچ وجه محیط زیست اجازه فعالیت برای آن صادر نمیکرد. آلایندگی، تعداد زیادی از شهروندان ری و تهران را به کام مرگ میکشد و 40 درصد آن متعلق به مراکز صنعتی اطراف تهران است. حال مجوز فعالیت واحد آلاینده در دل شهر هم صادر میشود اگر روزی فیلتر نباشد آنگاه چه خواهید کرد؟
به سراغ سایر واحدهای آلاینده ری برویم هرچند آلایندگی کارخانه سیمان تهران مثنوی هفتاد من است، کمی هم در مورد نیروگاهها و پالایشگاههای اطراف ری توضیح دهید؟
پالایشگاه تندگویان را به قول شورایاران میتوان ابرمساله ری بعد از کارخانه سیمان تهران دانست. چندین روستا و شهرک در طول سالهای فعالیت پالایشگاه تهران تعطیل شده است. آب این روستاها و قنوات آنها همه و همه آلوده شدهاند. سالها پیش فیلمی هم منتشر شد که جوی آب روستاهای اطراف این پالایشگاه توأم با نفت بود. نفس حضور این پالایشگاه آلاینده است. اکنون هم با وجود تحریمها بر آلایندگی این واحد افزوده شده است. انبار نفت و از همه مهمتر دهها هزار لیتر گاز در کنار مردم باقرشهر وجود دارد؛ مردم باقرشهر در کنار منبع قابل اشتعال زندگی میکنند. مردم شهرری روی بمب زندگی میکنند. ضمن اینکه شهروندان اطراف این پالایشگاه نیز با مشکلات متعدد تنفسی روبهرو میشوند. حرارتها و بخارهایی که از این پالایشگاه به هوا متصاعد میشود، آلاینده است. نیروگاه ری، نفت بهران و چندین واحد در درون این نیروگاه بر حجم آلایندگی شهر میافزایند. با وجود اینکه شهرری فضای سبز مناسبی دارد اما بیشترین میزان آلایندگی را دارد که علت آن نیز به خاطر وجود این مراکز صنعتی است که به طور یقین باید به خارج از شهرها منتقل شوند. امروزه در کنار مجتمعهای مسکونی در کشورهای توسعهیافته کارخانه و پالایشگاه نمیسازند. یکی از ویژگیهای جهانشهر بودن این است که شهری بدون آلاینده داشته باشیم. حال اینکه مراکز تولیدی در دل شهرری است در صورتی که شهرری باید به مرکز داد و ستد تبدیل شود. من به عنوان یک شهروند شهرری 8 دهه در این شهر زندگی کردهام. مسئولان بالادستی باید فکری به حال یک میلیوننفری که در ری ساکنند و هوای آلوده استشمام میکنند، بیاندیشند. بیش از این جایز نیست که با زندگی مردم بازی شود. بنابراین باید واحدهای آلاینده طی یک پروسه زمانبندی شده به خارج از شهر منتقل شود.
احسان اسقایی
ماهنامه شورایاران
کد مطلب : ۷۱۰۹